کیبردفن

متن مرتبط با «که به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد» در سایت کیبردفن نوشته شده است

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد...

  • احساس میکنم وبلاگم دیگه اون گوشه ی دنجی نیست که برام بودهشاید دلیلش اینه که به آدمایی فکر میکنم که آدرسشو دارن و ممکنه هر از گاهی به دنیایی سر بزنن که عریان ترین افکار و احساسات من رو میشه توش دید و خوند... و حالا دیگه چند نفر ازون آدما محرمن به دنیای درون من؟ باید رفتیه جایی که هیچکس نیستعمر این آدرس برمیگرده به نه ده سال پیشو جزئی از هویت من شدهاما رهاش میکنم در همین نقطه تمام. , ...ادامه مطلب

  • آرزوهاتو بغل کن...

  • شب ساعت از نه گذشته بود، یهو یادم اومد چند روزی از روز موعود گذشته و حالا بستم باید رسیده باشه خوابگاه، با شوق رفتم گیت دنبالش، فرستاده بودن اتاق پست، رفتم اونجابسته ی پستی رو باز کردم، جعبه ی کادوشو , ...ادامه مطلب

  • روزای شلوغی که عمیق و عجیب احساس تنهایی میکنم

  • هنوز نفهمیدم فایده ی آدما و زندگی جمعی چیههیچوقت قانع نشدم که وجود آدما برای زندگی ضروریهچیزی که ضروریه وجود کسیه که تو رو حتی از خودت هم جدا کنه که دیگه خودت هم نباشیاون وقت با اون آدم از یک تبدیل به دو یا چند نمیشی، از یک تبدیل به صفر میشی... جز این هر بودنی و هر جمعی و هر اجتماعی، ارزش زندگی کردن نداره، نباید باهاشون جمع بسته شد، فقط باید گذر کرد، از کنارشون یا از بین ن.... , ...ادامه مطلب

  • نود و هشتِ زیبا :)

  • چه حال خوبی داره رها کردن و گذشتنگذشتن نه به معنای بخشیدن، ما اصن جایگاهی نداریم که بخوایم ببخشیم یا نه، زندگی و جهان خودش تصمیم میگیره درین مورداما گذشتن به معنای عبور کردنچیزی نباید مانع ما بشهکه بگذریم و رها کنیم و عبور کنیمچه حال خوبیه.... چه حال خوبی  , ...ادامه مطلب

  • تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی....

  • حالمو زیبا کن... درونم رو پاک کن از نارضایتیدرونم رو پاک کن از غم های بی معنی و بی مصرفمن رو رها کن از هر چیز که جلوی پروازم رو میگیره... حسرتی که در دلم هست رو از بین ببربا چوب جادوییت رنگش رو پاک کن یا بذار تجربش کنم چیزی رو که برام شده حسرتو در نهایتکمک کن تا زندگی کنم زندگیم رو.... کمک کن تا در آغوش بگیرم لحظه هامو... شکننده و ناتوانم.... جز تو هیچ مراقب و نگهداری ندارمهیچ کن مرادر عرصه ی بیکران هیچ , ...ادامه مطلب

  • به فرزندم

  • به روزی فکر میکنم که اولین سیگارت رو روشن میکنی به وقتی که میدونی من از قلیون متنفرم و میری سمتشبه لحظه ای که ارزش های سفت و سخت خانوادگیمون رو زیر پا میذاریبه روزایی که تصمیم میگیری طوری زندگی کنی که, ...ادامه مطلب

  • با درد صبر کن که دوا میفرستمت...

  • اوضاع یه طوری شده که باید صبر همت و حوصله به خرج بدم! و البته انرژی و زمان و پول! و حوصله و صبر و حوصله و صبر و سعه صدر که اذیتم نکنه از دست دادن و خرج کردن همه ی اینا! باید مصمم باشم و به خودم بگم اولویت زندگی من همینه و این مهم ترین مسالست که باید روش سرمایه گذاری بشه...., ...ادامه مطلب

  • این بنده چه داند که چه میباید جست....

  • یه روزی, یهو میبینی دیگه اون آدم قبلی نیستی و زندگیت دیگه اون زندگی قبلی نیست! میبینی این زندگی جدید و این آدم جدید دوست داشتنی تر و راضی کننده تره فکر میکنی چی باعث این تغییر شد و جواب این سوال مبهوتت میکنه!  همون چیزی که باعث گریه هات و غصه های اون موقعت بود!   , ...ادامه مطلب

  • تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی....

  • هر کسی رو بخوام متهم کنم، باز میبینم هیچکس تقصیری نداره....اگر تو افسانه ای، یا یه خیال موهوم که از سر نیاز من به وجودت ایجاد شدی, برام مهم نیست مهم اینه که تو آسمان همه ی بن بست هایی که میشه به سمتت پرکشید....مهم اینه که میشه با یادت خشم و کینه و شکایت رو تبدیل به بغض کرد و گریه کرد و رها شد از این زنجیرها....مهم اینه که میشه بهت امید بست که میشه افتخارکرد و شاد شد ازین تنهایی و جز تورو نداشتن...., ...ادامه مطلب

  • بی حسرت از جهان نرود هیچکس به در، الا شهید عشق به تیر از کمان دوست...

  • دیشب انگار داشتم فرار میکردم، گریه میکردم و راه میرفتم و هی با ذهن خودم میجنگیدم!  با خواسته هام، با آرزوهام، با دوست داشتن هام... میخواستم که نخوام....که جز اونو نخوام!میخواستم که رها باشم، رها در آغ, ...ادامه مطلب

  • مرز مهربون بودن و ضعف باریکه!

  • امشب خیلی خوشحال و راضی ام و یه دلیلش اینه که تو شرایطی که میتونست به دلخوری و حسای بد ختم بشه, فقط گفتم "من دوست ندارم شما رو ناراحت کنم اما دوست ندارم خودم رو هم ناراحت بکنم" و شرایط آروم شد... تو ی, ...ادامه مطلب

  • گل هایی که خشکشان کرده بود تا زیباییشان باقی بماند را له کرد و گفت، این خاک های بی ارزش را, همان بهت

  • از یکی دو نفر شنیدم که دوستی های غیر واقعی همون بهتر که تموم بشن یا دوست های غیر واقعی و بد همون بهتر که برن! و من تعجب میکنم! چطور میتونن چشمشونو به این راحتی به روی همه ی خوبی های آدمها ببندند؟ چطور, ...ادامه مطلب

  • دارم بزرگ میشم و این زیباست!

  • به همسر شاگردم که باهام تماس گرفته بود تا در مورد کلاسای خانم حداقل چهل سالش باهام صحبت کنم گفتم من درین مورد با خود خانومتون صحبت میکنم و ازین بابت خوشحالم!  مردی که فکر میکنه به هر دلیلی باید بر همه جنبه های زندگی همسرش نظارت داشته باشه و همه چیز رو کنترل بکنه، از جمله روند کلاس خصوصی های همسرش رو، اونم در شرایطی که این خانم خودش شاغله و احتمالا داره از جیب خودش هزینه ی کلاساشو میده از نظر من اونقدر ها هم قابل احترام نیست و من از صحبت کردن باهاش امتناع کردم و حالا خوشحالم!   , ...ادامه مطلب

  • کاشکی باز بخندیم، ولی تا به ابد...

  • فکر میکردم منم دوست داشتم همه چی خوب میبود  دنیا قشنگ میبود، آدما بی عیب میبودن، شرایط همونطور که ما انتظار داشتیم و دوست داشتیم پیش میرفت، اما نیست، اما نمیشه! منم ناراحت میشم وقتی میبینم چی فکر میکر, ...ادامه مطلب

  • هر چه طبر زدی به من، زخم نشد جوانه شد...

  • ادمی که درونش پر از عشق و نوره، حتی اگه زخم بخوره عفونت نمیکنه زخمش, نور ساطع میشه ازش و عشق... من نمیگم من نمیرنجم, نمیشکنم, اهمیت نمیدم! من شکست ناپذیر نیستم, سنگ و سخت نیستم، من بی تفاوت نیستم, اما من میخوام بزرگ باشم و درونم نور و عشق باشه تا زخم هام جوانه , بزنند..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها