کیبردفن

متن مرتبط با «ما جهانی شبیه هم بودیم» در سایت کیبردفن نوشته شده است

ما را زمانه چون شکند ساز میشویم

  • میگفت اونی شاکیه که از زندگیش ناراضیه راس میگفت، اونی خودش رو قربانی میدونه که زندگی خوبی ندارهاونی دیگرانو مقصر میدونه که با خودش کنار نیومدهو الا آدمی که حالش با خودش و زندگیش خوبه و شکرگذار اتفاقات, ...ادامه مطلب

  • تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی....

  • حالمو زیبا کن... درونم رو پاک کن از نارضایتیدرونم رو پاک کن از غم های بی معنی و بی مصرفمن رو رها کن از هر چیز که جلوی پروازم رو میگیره... حسرتی که در دلم هست رو از بین ببربا چوب جادوییت رنگش رو پاک کن یا بذار تجربش کنم چیزی رو که برام شده حسرتو در نهایتکمک کن تا زندگی کنم زندگیم رو.... کمک کن تا در آغوش بگیرم لحظه هامو... شکننده و ناتوانم.... جز تو هیچ مراقب و نگهداری ندارمهیچ کن مرادر عرصه ی بیکران هیچ , ...ادامه مطلب

  • تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی....

  • هر کسی رو بخوام متهم کنم، باز میبینم هیچکس تقصیری نداره....اگر تو افسانه ای، یا یه خیال موهوم که از سر نیاز من به وجودت ایجاد شدی, برام مهم نیست مهم اینه که تو آسمان همه ی بن بست هایی که میشه به سمتت پرکشید....مهم اینه که میشه با یادت خشم و کینه و شکایت رو تبدیل به بغض کرد و گریه کرد و رها شد از این زنجیرها....مهم اینه که میشه بهت امید بست که میشه افتخارکرد و شاد شد ازین تنهایی و جز تورو نداشتن...., ...ادامه مطلب

  • بی حسرت از جهان نرود هیچکس به در، الا شهید عشق به تیر از کمان دوست...

  • دیشب انگار داشتم فرار میکردم، گریه میکردم و راه میرفتم و هی با ذهن خودم میجنگیدم!  با خواسته هام، با آرزوهام، با دوست داشتن هام... میخواستم که نخوام....که جز اونو نخوام!میخواستم که رها باشم، رها در آغ, ...ادامه مطلب

  • گل هایی که خشکشان کرده بود تا زیباییشان باقی بماند را له کرد و گفت، این خاک های بی ارزش را, همان بهت

  • از یکی دو نفر شنیدم که دوستی های غیر واقعی همون بهتر که تموم بشن یا دوست های غیر واقعی و بد همون بهتر که برن! و من تعجب میکنم! چطور میتونن چشمشونو به این راحتی به روی همه ی خوبی های آدمها ببندند؟ چطور, ...ادامه مطلب

  • رها شو ای همه نور!

  • ندانم کجا می کشانی مرا سوی آسمان، یا به خاموش خاک نِیم در هراس از تو ای ناگزیر ندانم کجا می کشانی مرا... ندانم کجا، لیک دانم یقین کزین تنگنا می رهانی مرا... ندانم کجا می کشانی مرا ندانم کجا می کشانی م, ...ادامه مطلب

  • ما باختیم اما باید قبول کرد، شکست ما انکار عشق نیست....

  • » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ما بر سر آن عهد که بستیم، هستیم.

  • اولین بار که با اسم بیدل نوشتم،نه میدانستم معنی ادبی اش را و نه شاعری را که به این اسم میخوانندش ،میشناختمبعد از مدتی صفحه اول یک کتاب مصرعی دیدم که کسی به نام بیدل سالها سال پیش نوشته بود و اینکه چقدر مصداق حال من بود مبهوتم کرد ،"رفتم اما همه جا تا نرسیدن رفتم"،فهمیدم شاعری هم به این اسم بوده و انگار بی شباهت به دنیای من نبوده دنیایشبیت حافظ را خواندم که میگفت "بیدلی در همه احوال خداش با اون , ...ادامه مطلب

  • باختیم آخر بازی همگی دست زدند

  • آئورلیانوی عزیز، سلام دیرینه است که برات ننوشته ام و این سکوت را پایانی باید و برای پایان آن، بگذار نه به سوال هایت فکر کنم و نه به آنچه باید بگویم مبنی بر غیبتم و این همه ننوشتن ام اما  باید بگویم خنده ام گرفت وقتی خواستم بنویسم " حالا بزرگ شده ام" یادت هست چندبار این جمله را از من شنیده ای و باز هم مرا کودک دیده ای با همان دردها و رنج های کوچک و بی حاصل؟ خوشبینی احمقانه ای است که رشدی چند میلی م,باختیم,بازی,همگی,زدند ...ادامه مطلب

  • حرفی از عقل بد اندیش به یک مست زدند، باختیم آخر بازی همگی دشت زدند...

  • دوست دارم توی رویاهام زندگی کنم و حتی اگه شده رنج ببرم در ازای این رویاها دوست دارم راهی رو انتخاب کنم که عاقلانه نیست و اینقدر توی رویاهام و رویاپردازی هام فرو و البته پیش برم تا به عبارت عاقلانه، مغزم تاب برداره، اینقدر تاب برداره که دیگه به اشتباه بودنشون حتی فکر هم نکنم، که اینقدر عاشق تمام و عی, ...ادامه مطلب

  • باشد که تراورد در ما همه تو

  • من آرزو کردم که یه نفر ازم بپرسه «حالت چطوره؟»! آرزو کردم چون حالم خوب نبود، نه اینکه بد باشم، اما اون راضیه پر انرژی ای نبودم که حتی وقتی از انرژی نداشتن هم میناله باز از دور و وریاش پر انرژی تر باشهچون اون راضیه ای نبودم که بهش بگن« تو از حال همیشه خوبت معلومه رابطت با عشقت خیلی خوبه!»  دلم میخواس, ...ادامه مطلب

  • تو بمان با من،تنها تو بمان

  • همه میپرسند چیست در زمزمه مبهم آب چیست در همهمه دلکش برگ چیست در بازی آن ابر سپید روی این آبی آرام بلند که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال چیست در خلوت خاموش کبوترها چیست در کوشش بی حاصل موج چیست در خنده جام که تو چندین ساعت مات و مبهوت به آن می نگری نه به ابر نه به آب نه به برگ مه به این آبی آرام بلند نه به این خلوت خاموش کبوترها نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام من به این جمله نمی اندیشم من مناجات درختان را هنگام سحر رقص عطر گل یخ را با باد نفس پاک شقایق را در سینه کوه صحبت چلچله ها را با صبح بغض پاینده هستی را در گندم زار گردش رنگ و طراوت را در گونه گل ,تو بمان با من ، تنها تو بمان,شعر تو بمان با من تنها تو بمان,تو بمان بامن تنها تو بمان,تو بمان با من و تنها تو بمان ...ادامه مطلب

  • نکند رخنه کند در دل ایمانم شک.....

  • امشب داشتم از یه مرز با مهسا حرف میزدم از مرز نامرئی ای که دور من وجود داره آدمایی که دوسشون دارم و دوست داشتنی هستند اما اگه ازون مرز بگذرند دیگه دوسشون ندارم نه تنها دوسشون ندارم که نسبت بهشون یه حس بد پیدا میکنم و به سرعت دلم میخواد دور بشم ازشون اولش فکر میکردم یه مرز وجود داره که فقط یه عده معدودی ازش رد میشن و اگه کسی ازش رد شد ،دیگه رد شده و میتونه به من نزدیک بشه ،نزدک و نزدیک تر اما بعد دیدم من مثه یه دارتم،من وسط دارت و دورم لایه لایه خطه نسبت به نزدیک شدن یه عده خیلی زودتر از چیزی که طبیعی به نظر میرسه حساسیت نشون میدم و برای بعضیا ،با اینکه از م,نکند رخنه کند در دل ایمانم شک دانلود,نکند رخنه کند در دل ایمانم شک,نکند رخنه کند در دل ايمانم شک,نکند رخنه کند در دل ایمانم شک مهدی موسوی,شعر نکند رخنه کند در دل ایمانم شک,متن نکند رخنه کند در دل ایمانم شک,نكند رخنه كند در دل ايمانت شك,دانلود اهنگ نکند رخنه کند در دل ایمانم شک,متن اهنگ نکند رخنه کند در دل ایمانم شک ...ادامه مطلب

  • ما جهانی شبیه هم بودیم

  • هر دوتا کشته مرده ی مردن هر دوتا مثل مرد آزرده هر دوتا مثل زن پر از گفتن هر دوتا پای پشت پا خورده ما جهانی شبیه هم بودیم آسمان و زمینمان با هم فرقمان هم فقط در اینجا بود او خودش بود و من خودم بودم #علیرضا آذر,ما جهانی شبیه هم بودیم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها