اتفاق جدیدس که افتاده این است،
دیگر خودم را بخاطر اشتباهاتم و حرف ها و رفتارهای بچه گانه ام سرزنش نمیکنم، بلکه حتی خوشحالم میکنند.
ماجرا ازین قرار اشت که از کسی شنیدم که وقتی حرف میزنم انگار کسی که شانزده هفده سال از خودم بزرگتر اشت دارد حرف میزند، کسی تایید کرد و خیلی ها هم گفتند که بزرگتر از سنم هستم و این غمگنیم کرد.
حالا هر دفعه که بچگی میکنم، حالم جا می آید که بابا اصلش همان دختر بیستو یکی دو ساله اشت که کمی بزرگتر و فهمیده تر به نظر میرسد،
خوشحال میشوم که پیر نشده ام، که دلمرده نیستم :)
و این خوب است
کیبردفن...برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 74